ترجمه مقاله

دانشومند

فرهنگ فارسی عمید

۱. دانشمند: ◻︎ بشد دانشومند نزدیک شاه / سخن گفت از پهلوان سپاه (فردوسی۲: ۴۶۶).
۲. فقیه.
ترجمه مقاله