ترجمه مقاله

دانشی

فرهنگ فارسی عمید

۱. دانشمند؛ دانشور.
۲. اهل علم و دانش: ◻︎ تو ای دانشی چند نالی ز چرخ / که ایزد بدی دادت از چرخ برخ (اسدی: ۳۶۸).
ترجمه مقاله