ترجمه مقاله

دایره

فرهنگ فارسی عمید

۱. (ریاضی) شکل مسطح گردی که همۀ نقاط آن از مرکز به یک فاصله باشند.
۲. خط گرد که دور چیزی را احاطه کرده باشد؛ پرهون.
۳. چنبر؛ حلقه.
۴. (موسیقی) از آلات موسیقی ضربی به‌صورت چنبری چوبی که در یک طرف آن پوست نازکی چسبانده شده؛ باتره؛ تبوراک؛ دف.
۵. محدوده.
ترجمه مقاله