25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درآمیختن
فرهنگ فارسی عمید
۱. مخلوط کردن؛ درهم ساختن.
۲. (مصدر لازم) مخلوط شدن؛ آمیزش پیدا کردن.