دربه در
فرهنگ فارسی عمید
۱. آواره؛ بیخانمان؛ کسی که از خانه و مسکن خود رانده و آواره شده باشد.
۲. (قید) از این در به آن در؛ از یک خانه به خانۀ دیگر؛ در همه جا.
〈 دربهدر شدن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] سرگردان شدن.
۲. (قید) از این در به آن در؛ از یک خانه به خانۀ دیگر؛ در همه جا.
〈 دربهدر شدن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] سرگردان شدن.