ترجمه مقاله

درز

فرهنگ فارسی عمید

۱. شکاف؛ چاک؛ شکاف باریک.
۲. بخشی از شکاف جامه که دوخته باشند.
⟨ درز کردن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] آشکار شدن و فاش شدن راز یا مطلبی.
⟨ درز گرفتن: (مصدر متعدی)
۱. دوختن درز جامه.
۲. [عامیانه، مجاز] کوتاه کردن سخن.
ترجمه مقاله