ترجمه مقاله

درو

فرهنگ فارسی عمید

۱. = درویدن
۲. (اسم مصدر) برش بوته‌های جو و گندم یا گیاهان دیگر از روی زمین با داس یا ماشین درو.
⟨ درو کردن: (مصدر متعدی) بریدن گیاهان از روی زمین با داس یا ماشین درو؛ درویدن.
ترجمه مقاله