درگیرفرهنگ فارسی عمیدگرفتار؛ گیرافتاده.〈 درگیر شدن: (مصدر لازم)۱. گرفتار شدن.۲. آغاز شدن زدوخورد.۳. افروخته شدن آتش جنگ و نبرد.