ترجمه مقاله

دست بوس

فرهنگ فارسی عمید

۱. کسی که دست دیگری را ببوسد.
۲. (اسم مصدر) دست‌بوسی: ◻︎ به عزم دست‌بوسش قاف تا قاف / کمر بسته کله‌داران اطراف (نظامی۲: ۲۴۳).
ترجمه مقاله