ترجمه مقاله

دندان شکن

فرهنگ فارسی عمید

۱. شکنندۀ دندان؛ آنچه دندان را بشکند.
۲. [مجاز] پاسخ صریح و قاطع؛ جواب سفت و سخت.
ترجمه مقاله