ترجمه مقاله

دهره

فرهنگ فارسی عمید

۱. نوعی حربۀ دسته‌دار شبیه ساطور: ◻︎ دهر قصاب ناجوانمرد است / دهره‌اش بهرۀ رقاب و صدور (حسین وفایی: مجمع‌الفرس: دهره).
۲. داس.
۳. شمشیر.
۴. شمشیر دودم: ◻︎ پیکر هر طلسم از آهن و سنگ / هر یکی دهره‌ای گرفته به چنگ (نظامی۴: ۶۵۹).
ترجمه مقاله