ترجمه مقاله

دژ

فرهنگ فارسی عمید

۱. بد؛ زشت (در ترکیب با کلمات دیگر): دژآباد، دژآگاه، دژآلود، دژپسند، دژخیم، دژکام.
۲. (صفت) غمگین؛ رنجیده.
ترجمه مقاله