ذبحفرهنگ فارسی عمید۱. گلو بریدن.۲. سر بریدن گاو یا گوسفند.۳. [قدیمی] خفه کردن.۴. (اسم) [قدیمی] کشته؛ سربریده؛ گلوبریده.