ذوق
فرهنگ فارسی عمید
۱. خوشیونشاط.
۲. [قدیمی] چشیدن مزۀ چیزی؛ آزمودن طعم چیزی.
۳. [قدیمی] چشایی؛ ذائقه؛ قوهای که بهوسیلۀ آن طعم چیزها ادراک میشود.
〈 ذوق کردن: (مصدر لازم) به نشاط آمدن؛ اظهار شادی و مسرت کردن.
۲. [قدیمی] چشیدن مزۀ چیزی؛ آزمودن طعم چیزی.
۳. [قدیمی] چشایی؛ ذائقه؛ قوهای که بهوسیلۀ آن طعم چیزها ادراک میشود.
〈 ذوق کردن: (مصدر لازم) به نشاط آمدن؛ اظهار شادی و مسرت کردن.