ترجمه مقاله

راستی

فرهنگ فارسی عمید

۱. [مقابلِ کجی و خمیدگی] راست بودن.
۲. طرف راست بودن.
۳. صحت و درستی.
۴. [مقابلِ دروغ] صداقت و حقیقت.
⟨ ‌راستی‌را: [قدیمی] = = به‌راستی: ◻︎ راستی را اگر کتاب نبود / علم جز نقش روی آب نبود (؟: لغت‌نامه: راستی).
⟨ به‌راستی: (قید تٲکید) ‹راستی را› درحقیقت؛ درواقع.
ترجمه مقاله