ترجمه مقاله

رفع

فرهنگ فارسی عمید

۱. برطرف کردن؛ از بین بردن.
۲. (ادبی) در دستور زبان عربی، مرفوع ساختن کلمه؛ ضمه دادن آخر کلمه.
۳. (ادبی) در عروض، حذف «مس» از مستفعلن که تفعلن باقی بماند و نقل به فاعلن شود یا حذف «مف» از مفعولات که عولات باقی بماند و به‌جای آن مفعول بگذارند.
۴. [قدیمی] بلند کردن؛ بالا بردن؛ برداشتن.
۵. [قدیمی] برکشیدن.
ترجمه مقاله