ترجمه مقاله

رقص

فرهنگ فارسی عمید

۱. جنبیدن؛ پا کوفتن؛ حرکات موزون با آهنگ موسیقی.
۲. پایکوبی.
۳. (بن مضارعِ رقصیدن) = رقصیدن
⟨ رقص شتری: رقصی که از روی رسم و قاعده نباشد؛ حرکات ناموزن.
ترجمه مقاله