رنجیدنفرهنگ فارسی عمیدآزرده شدن؛ دلتنگ شدن؛ ملول شدن: ◻︎ بیهوده مرنج چون توان آسودن / میباش چنانکه میتوانی بودن (سنائی: لغتنامه: رنجیدن).