ترجمه مقاله

رون

فرهنگ فارسی عمید

آزمایش؛ امتحان؛ تجربه: ◻︎ کرد باید مر مرا و او را رون / شیر تا تیمار دارد خویشتن (رودکی: ۵۳۷).
ترجمه مقاله