رگه
فرهنگ فارسی عمید
۱. هرچیز شبیه به رگ و به شکل رشتۀ دراز.
۲. رشتۀ باریکی از خون و مانند آن در مایع دیگر.
۳. هر طبقه از مواد معدنی قابل استفاده که بتوان استخراج کرد.
۴. اصل؛ نسب؛ نژاد: دورگه.
۲. رشتۀ باریکی از خون و مانند آن در مایع دیگر.
۳. هر طبقه از مواد معدنی قابل استفاده که بتوان استخراج کرد.
۴. اصل؛ نسب؛ نژاد: دورگه.