ترجمه مقاله

رگ زن

فرهنگ فارسی عمید

کسی که پیشه‌اش رگ ‌زدن است؛ کسی که دیگری را رگ می‌زند و از بدن او خون کم می‌کند؛ فصاد؛ رگ‌شناس: ◻︎ درشتی و نرمی به هم‌در بِه است / چو رگ‌زن که جراح و مرهم‌نه است (سعدی۱: ۴۵).
ترجمه مقاله