ترجمه مقاله

ریشه

فرهنگ فارسی عمید

۱. بیخ؛ بن؛ اصل.
۲. هریک از تارها، رشته‌ها، و نخ‌هایی که در حاشیۀ چادر، پرده، یا چیز دیگر آویزان می‌کنند.
۳. (زیست‌شناسی) عضو اصلی گیاه که از تخم بیرون ‌آمده و در زمین فرومی‌رود و گیاه به‌وسیلۀ آن آب و مواد‌غذایی را از زمین جذب می‌کند.
۴. (زبان‌شناسی) صورت کهن کلمه: ریشهٴ لغت «رفتن» چیست؟.
⟨ ریشهٴ باباآدم: (زیست‌شناسی) [قدیمی] ریشۀ اراقیطون یا ارقیطون که در طب قدیم دم‌کردۀ آن به ‌عنوان مدر و صاف‌کنندۀ خون در معالجۀ رماتیسم به کار می‌رفته.
ترجمه مقاله