ترجمه مقاله

زبان آور

فرهنگ فارسی عمید

۱. [مجاز] زبانور؛ خوش‌بیان؛ خوش‌صحبت؛ کسی که خوب سخن می‌گوید.
۲. [قدیمی] آن که با گستاخی سخن می‌گوید.
۳. [قدیمی] شاعر.
ترجمه مقاله