ترجمه مقاله

زحمت

فرهنگ فارسی عمید

۱. رنج و آزردگی.
۲. [قدیمی] به ‌هم فشارآوردن و یکدیگر را در فشار گذاشتن؛ انبوهی کردن؛ زحام.
۳. [قدیمی] انبوهی.
⟨ زحمت دادن: (مصدر متعدی) [عامیانه] باعث زحمت شدن؛ رنج و آزار دادن؛ اذیت کردن.
⟨ زحمت کشیدن: (مصدر لازم) [عامیانه] رنج کشیدن؛ رنج بردن؛ تحمل رنج و مشقت کردن.
ترجمه مقاله