زردخوفرهنگ فارسی عمیدگلی زردرنگ و خوشبو: ◻︎ از ره چشم ستوری منگر اندر بوستان / ای برادر تا بدانی زردخو از شنبلید (ناصرخسرو: لغتنامه: زردخو).