زردوزفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که پیشهاش دوختن و ساختن پارچههای زری است؛ کسی که با تارهای زر نقشونگار بر جامه میدوزد.۲. (صفت مفعولی) زردوزیشده.