سابقه سالار
فرهنگ فارسی عمید
۱. قافلهسالار؛ کاروانسالار؛ پیشرو کاروان.
۲. پیشرو لشکر؛ سالار سپاه.
۳. سرآغاز: ◻︎ سابقهسالار جهان قدم / مرسلهپیوند گلوی قلم (نظامی۱: ۳).
۲. پیشرو لشکر؛ سالار سپاه.
۳. سرآغاز: ◻︎ سابقهسالار جهان قدم / مرسلهپیوند گلوی قلم (نظامی۱: ۳).