ترجمه مقاله

سایه گستر

فرهنگ فارسی عمید

۱. درختی که سایۀ بسیار داشته باشد: ◻︎ درختی سایه‌گستر رسته بینی / رسی در سایه‌اش راحت نشینی (ایرج‌میرزا: ۱۵۶).
۲. [قدیمی، مجاز] شخص مهربان و نوازش‌کننده که دیگران را در سایۀ حمایت خود درآورد؛ سایه‌گسترنده؛ سایه‌افکن.
ترجمه مقاله