سبک بار
فرهنگ فارسی عمید
۱. [مقابلِ گرانبار] کسی که بار سبک بر دوش داشته باشد.
۲. حیوان بارکش که بارش سبک باشد.
۳. [مجاز] شخص فارغ و آسوده و بیخیال و مجرد: ◻︎ در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسی ست / آن به کزاین گریوه سبکبار بگذری (حافظ: ۹۰۰)، ◻︎ از زبان سوسن آزادهام آمد به گوش / کاندراین دیر کهن کار سبکباران خوشاست (حافظ: ۱۰۴).
۲. حیوان بارکش که بارش سبک باشد.
۳. [مجاز] شخص فارغ و آسوده و بیخیال و مجرد: ◻︎ در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسی ست / آن به کزاین گریوه سبکبار بگذری (حافظ: ۹۰۰)، ◻︎ از زبان سوسن آزادهام آمد به گوش / کاندراین دیر کهن کار سبکباران خوشاست (حافظ: ۱۰۴).