ترجمه مقاله

ستاک

فرهنگ فارسی عمید

۱. شاخه‌ای که از بغل شاخۀ دیگر بروید؛ شاخۀ نورسته.
۲. شاخۀ راست درخت: ◻︎ بار دیگر بر ستاک گلبن بی‌برگ‌وبار / افسر زرین برآرد ابر مرواریدبار (ازرقی: ۲۳).
ترجمه مقاله