سخت جان
فرهنگ فارسی عمید
۱. آنکه به سختی جان بدهد؛ جانسخت.
۲. [قدیمی، مجاز] کسی که در سختیها و بلاها پایداری و استقامت داشته باشد.
۳. [قدیمی، مجاز] خسیس و ممسک.
۲. [قدیمی، مجاز] کسی که در سختیها و بلاها پایداری و استقامت داشته باشد.
۳. [قدیمی، مجاز] خسیس و ممسک.