ترجمه مقاله

سربسته

فرهنگ فارسی عمید

۱. [مقابلِ سرباز] ویژگی آنچه سرش بسته باشد از قبیل بطری و جعبه و پاکت یا چیز دیگر.
۲. [مجاز] پوشیده؛ نهفته؛ پنهان.
۳. (قید) [مجاز] به طور پیچیده و مجمل: ◻︎ سخن سربسته گفتی با حریفان / خدا را زاین معما پرده بردار (حافظ: ۴۹۶).
ترجمه مقاله