ترجمه مقاله

سرگردان

فرهنگ فارسی عمید

۱. [مجاز] سرگشته؛ حیران.
۲. گم‌گشته.
۳. آواره؛ دربه‌در؛ بی‌خانمان.
ترجمه مقاله