سفتنفرهنگ فارسی عمید۱. سوراخ کردن: ◻︎ در سخن دُر ببایدت سفتن / ورنه گنگی به از سخن گفتن (سنائی۱: ۳۱۱).۲. ساییدن؛ سودن