ترجمه مقاله

سلب

فرهنگ فارسی عمید

۱. ربودن.
۲. کندن و جدا کردن چیزی از چیز دیگر.
۳. [مقابلِ ایجاب] (فلسفه) مترادف با نفی.
⟨ سلب و ایجاب: (ادبی) در بدیع، وقتی شاعر در شعر خود موضوعی را از جهتی نفی و از جهتی اثبات کند. مثل این شعر: مرا به شام جدایی به تیغ هجر مکش / بکش به غمزۀ ابرو به بامداد وصال.
ترجمه مقاله