ترجمه مقاله

سمل

فرهنگ فارسی عمید

۱. کندن چشم کسی؛ کور کردن.
۲. پاک‌کردن حوض از گل‌ولای.
۳. اصلاح کردن میان مردم.
ترجمه مقاله