25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
سمل
فرهنگ فارسی عمید
۱. کندن چشم کسی؛ کور کردن.
۲. پاککردن حوض از گلولای.
۳. اصلاح کردن میان مردم.