سه گانه
فرهنگ فارسی عمید
۱. تشکیلشده از سه عضو؛ سهتایی.
۲. [قدیمی] سه جام شراب که صبح بنوشند؛ ستا و ثلاثۀ غساله: ◻︎ غلام همت آنم که چون نزاری مست / پس از دوگانهٴ ایزد سهگانهای گیرد (نزاری: مجمعالفرس: ۱۶۲۶).
۲. [قدیمی] سه جام شراب که صبح بنوشند؛ ستا و ثلاثۀ غساله: ◻︎ غلام همت آنم که چون نزاری مست / پس از دوگانهٴ ایزد سهگانهای گیرد (نزاری: مجمعالفرس: ۱۶۲۶).