ترجمه مقاله

سگال

فرهنگ فارسی عمید

۱. = سگالیدن
۲. سگالنده؛ اندیشنده (در ترکیب با کلمه دیگر): بدسگال، چاره‌سگال، نیک‌سگال.
ترجمه مقاله