ترجمه مقاله

سیلگاه

فرهنگ فارسی عمید

زمینی که سیل در آن جاری شود؛ سیل‌گیر؛ سیل‌خیز؛ سیلاب‌گیر؛ جای سیل؛ محل سیل.
ترجمه مقاله