ترجمه مقاله

سیچیدن

فرهنگ فارسی عمید

۱. بسیچیدن؛ بسیجیدن؛ مهیا ساختن؛ تهیه دیدن.
۲. نظم‌وترتیب دادن؛ سامان دادن.
ترجمه مقاله