ترجمه مقاله

شاخین

فرهنگ فارسی عمید

۱. شاخ‌دار؛ دارای شاخ.
۲. پرشاخه: ◻︎ یل پهلوان دید دیوی نژند / سیاهی چو شاخین‌درختی بلند (اسدی: ۱۱۹).
ترجمه مقاله