ترجمه مقاله

صفحه

فرهنگ فارسی عمید

۱. روی چیزی؛ رویه؛ سطح.
۲. یک روی از هر برگ کتاب.
⟨ صفحهٴ فلوئورسان: صفحۀ شیشه‌ای که با ماده‌ای پوشانده شده که وقتی اشعۀ ایکس روی آن می‌تابد می‌درخشد؛ پردۀ فلوئورسان.
ترجمه مقاله