صندوقه
فرهنگ فارسی عمید
نوعی دیوار که آجرها را در آن ایستاده، مانند دیوارۀ صندوق، قرار دهند، بهطوریکه میان هر دو آجر به پهنای یک آجر خالی باشد.
〈 صندوقهٴ سینه: (زیستشناسی) [مجاز] قفسۀ سینه؛ قسمت بالای ستون فقرات، دندهها، و استخوان جناغی که قلب و ریهها در آن قرار دارد.
〈 صندوقهٴ سینه: (زیستشناسی) [مجاز] قفسۀ سینه؛ قسمت بالای ستون فقرات، دندهها، و استخوان جناغی که قلب و ریهها در آن قرار دارد.