ترجمه مقاله

ضعف

فرهنگ فارسی عمید

سست شدن؛ ناتوان شدن؛ سستی؛ ناتوانی.
⟨ ضعف اعصاب: وضع غیر عادی اعصاب که سبب خستگی و فرسودگی و بی‌حالی و تحریک‌پذیری می‌شود؛ بیماری عصبی؛ نوراستنی.
⟨ ضعف تٲلیف: (ادبی) پس‌وپیش بودن و تلفیق کلمات برخلاف دستور زبان.
ترجمه مقاله