ترجمه مقاله

طنطنه

فرهنگ فارسی عمید

۱. آوازه.
۲. (اسم مصدر) جلال‌وشکوه؛ کرّوفرّ: ◻︎ گرگ بیچاره اگرچه گرسنه‌ست / متهم باشد که او در طنطنه‌ست (مولوی: ۲۹۳).
۳. (اسم مصدر) [قدیمی] صدا کردن پشه، تشت، زنگ، و مانند آن.
۴. [قدیمی] صدای تار و تنبور.
۵. [قدیمی] بانگ رود، بربط، و مانند آن.
ترجمه مقاله