ترجمه مقاله

طیب

فرهنگ فارسی عمید

۱. خوش شدن.
۲. خوش‌بو شدن.
۳. خوشمزه شدن.
۴. حلال شدن.
۵. (اسم) بوی خوش.
۶. (اسم) آنچه بوی خوش داشته باشد، مانند مشک و عنبر.
۷. (اسم) بهترین از هرچیز.
۸. (صفت) حلال؛ روا.
۹. میل و خوشی طبع.
⟨ به (با) طیب خاطر: با خواست خود؛ به‌میل خود؛ بی اکراه و اجبار.
⟨ به (با) طیب نفس: [قدیمی] = ⟨ به (با) طیب خاطر
ترجمه مقاله