ترجمه مقاله

عابدفریب

فرهنگ فارسی عمید

۱. فریبندۀ عابد؛ آن‌که عابد را می‌فریبد و از عبادت خدا باز می‌دارد.
۲. [قدیمی، مجاز] جذاب؛ نافذ: ◻︎ گویی دو چشم جادوی عابد‌فریب او / بر چشم من به سحر ببستند خواب را (سعدی۲: ۳۰۸).
ترجمه مقاله