عذاب
فرهنگ فارسی عمید
۱. شکنجه؛ آزار.
۲. رنج و درد.
〈 عذاب دادن (کردن): (مصدر متعدی) آزار دادن؛ شکنجه کردن.
〈 عذاب کشیدن (بردن): (مصدر لازم) درد کشیدن؛ رنج بردن؛ رنج و آزار را تحمل کردن.
۲. رنج و درد.
〈 عذاب دادن (کردن): (مصدر متعدی) آزار دادن؛ شکنجه کردن.
〈 عذاب کشیدن (بردن): (مصدر لازم) درد کشیدن؛ رنج بردن؛ رنج و آزار را تحمل کردن.