ترجمه مقاله

عصابه

فرهنگ فارسی عمید

۱. پارچه‌ای که به پیشانی یا دور سر می‌بستند؛ عمامه؛ مندیل؛ دستار.
۲. گروه مردم؛ جماعت.
ترجمه مقاله