عظم
فرهنگ فارسی عمید
استخوان.
〈 عظم رمیم: (زیستشناسی) [قدیمی] استخوان پوسیده.
〈 عظم قحف: (زیستشناسی) [قدیمی] آهیانه.
〈 عظم قص: (زیستشناسی) [قدیمی] استخوان سینه؛ جناغ سینه.
〈 عظم غربالی: (زیستشناسی) استخوان پرویزنی که بالای جمجمه قرار دارد.
〈 عظم رمیم: (زیستشناسی) [قدیمی] استخوان پوسیده.
〈 عظم قحف: (زیستشناسی) [قدیمی] آهیانه.
〈 عظم قص: (زیستشناسی) [قدیمی] استخوان سینه؛ جناغ سینه.
〈 عظم غربالی: (زیستشناسی) استخوان پرویزنی که بالای جمجمه قرار دارد.